جدایی مان:

هیچ یک از تشریفات آشنایی مان را نداشت

فقط تو رفتی و من سعی کردم

سنگدل باشم...

 

هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست.

زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد

ای کاش ما هم مثل او به خدا ایمان داشتیم...

 

خدایا،

من ایمان دارم

ایمان دارم که هر که دلش هوایی تو شود

تو هوایش را داری...

 

امیدوارم آنقدر خوب باشیم

و زیبا زندگی کنیم

که وقتی از خط پایان زندگی

می گذریم کسی دست نزند...

 

تو صادقانه دروغ بگو

من عاشقانه کاری خواهم کرد

تا((ماه))همیشه پشت ابر باقی بماند!

 

گناه شکستن روزه های امسال

هم پای تو...

این رمضان،هر روز باید

غم تو را ((بخورم))

 

دیر باریدی باران

خیلی دیر،من مدتهاست

در حجم نبودن کسی خشکیده ام

 

ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردندو

چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند

تلاطم های هستی حکمتی از جهان هستی است...

پس از خداوند بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان.

 

ما رفاقت را در دانشگاهی آموختیم

که بابت شهریه اش تمام

زندگی مان را دادیم!

 

اگر گناه وزن داشت،هیچکس را توان آن نبود که قدمی

بردارد خیلی ها از کوله بار سنگین خویش ناله می کردند

و من شاید،کمر شکسته ترین بودم.

دکتر شریعتی

 

زخم که می خوری

مزه مزه اش کن

حتما نمکش آشناست...

 

وقتی تنهاییم دنبال

دنبال یه دوست می گردیم...

وقتی پیداش کردیم

دنبال عیب هاش می گردیم...

و وقتی که از دستش دادیم

دنبال خاطره هاش می گردیم...

 

ندیدمت که بگویم که چقدر زیبایی

نیامدی که ببینم شبیه دریایی

ببین دوباره غروب است و جاده آماده

بنا به گفته مردم غروب می آیی

شکوه آمدنت را ببخش به چشمانم

بیا الهه غربت سوار صحرایی


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:, | 16:1 | نویسنده : shiva |

گفت به درد هم نمی خوریم

اما او هرگز نفهمید من اورا

برای درد هایم نمی خواستم.

 

وقتی که ازم می پرسی که خوبی و من می گم:ای بد نیستم...

یعنی بدم...        خیلی هم بدم...

پس نگو خدا رو شکر!!!

 

چه کسی می داند که تو در پیله ی تنهایی خود تنهایی؟!!

چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟!!

پیله ات را بگشا...

تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی...‍!

 

گاه می توان برای عزیزی چند

سطر یادگاری گذاشت تا او در خلوت خود

هر طور خواست آنرا معنا کند.

 

وقتی سکوت خدا را در برابر عبادتت دیدی،

نگو خدا با من قهر است

او به تمام کائنات فرمان سکوت داده،

تا حرف دل تو را بشنود،

پس حرف دلت را بگو...

 

پایان سریال دروغهایت بود

آخرین لبخندت

و چه ساده بودم

من که تا تیتراژ پایانی

به پای تو نشستم...

 

شاد باش،نه یک روز،هزاران روز...

بگذار آواز شاد بودنت چنان

در شهر پیچد که رو سیاه شوند

آنان که بر سر غمگین کردنت شرط بسته اند.

 

فصل اظهار نامه رسیده کلی مالیات باید بدم،

تنها مالیاتی که با کمال میل پرداخت می کنم،

صفحه اظهار نامه عشق به توست!!!

 

بزرگترین عیب برای دنیا

همین بس که بی وفاست.

امام علی(ع)

 

معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست که تو

اشتباه کردی و حق با دیگریست.

معذرت خواهی یعنی:

اون رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره...

 

دانسته یا ندانسته حقوقی برگردن هم داریم

که کفه ی سنگین اشتباهات آن به سمت من است.

امشب شب بخشش است،من از حقوق نداشته خود

بر همه دوستان و عزیزانم گذشتم از شما هم می خواهم از من بگذرید...

 

بی شک...

جهان را به عشق کسی آفریدند،

چون من که آفریده ام از عشق،

جهانی برای تو...

 

از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند:

شما چطور شصت سال با هم زندگی کردید؟

گفتند:ما متعلق به نسلی هستیم که،

وقتی چیزی خراب می شد

تعمیرش می کردیم...نه تعویض!


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:, | 14:5 | نویسنده : shiva |

 به هیچ کس و هیچ چیز وابسته نباش

حتی سایه ات در زمان تاریکی تو را تنها می گذارد...

 

استکان چای داغ مهمان منی،

کنار پنجره ی بخار گرفتته دلت،

وقت تنهایی...

نوش جانت...!

چای دوستی من همیشه تازه دم است...

 

می دونی پدربزرگم همیشه چی میگفت؟

قدمهای بلند بردار

می گفت:آنطوری هم زودتر می رسی.

هم کفش هایت دیرتر خراب می شن!!!

 

این امتحان بزرگ زندگی

بزرگترین عیبش اینه که،اگر چیزی ام بلد نباشی

تا آخر جلسه باید بشینی...

 

کاش می شد...

یک لحظه جایمان را با هم عوض کنیم...

شاید تو می فهمیدی چقدر بی انصافی

و من می فهمیدم چرا؟

 

حالم راپرسیدند:گفتم روبه راهم.

اما افسوس کسی نفهمید که رو به کدامین راهم.

 

کسانی هستند که از خودمان می رنجانیم

مثل ساعت هایی که صبح،دلسوزانه زنگ می زنند.

و در میان خواب و بیداری،بر سرشان می کوبیم

بعد می فهمیم که خیلی دیر شده...

 

ارزشمند ترین مکان هایی که

 می توان در دنیا حضور داشت:

در فکر کسی

در قلب کسی

و در دعای کسی است.

 

طلا باش که اگر روزگار آبت کرد

روز به روز طرح های زیباتری از تو ساخته شود...

سنگ نباش تا اگر زمانه خردت کرد...

به هر طرف پرت بشوی...

 

وقتی قهرمان جهان شدم

آنگاه فهمیدم که باید بیشتر خم شوم

تا مدال قهرمانی را به گردنم بیاویزند....

(جهان پهلوان تختی)

 

وقتی رفتی دلم بد جور شکست،

طوری که نمی دانم وقتی

بیایی کدام تکه اش خوش حال می شود.

 

تابلو،نقاش را ثروتمند کرد

شعر شاعر به چند زبان ترجمه شد

کارگردان جایزه ها را درو کرد...

و هنوز سر همان چهار راه واکس می زند

کودکی که بهترین سوژه بود.

 

بیچاره عروسک دلش می خواست

زار زار بگیرد

اما...

خنده را بر لبانش دوخته بودند!


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:, | 10:21 | نویسنده : shiva |

 قطار باید اسیر ریل بماند چون نتیجه آزاذی اش فاجعه است.

 

قاصدکها مرگ مغزی می شوند

واعضایشان را به باد می دهند.!!

 

تلخ ترین خرید دنیا،

خرید عصا برای پدرم بود.

 

شرم می کنم با ترازوی کودک

گرسنه کنار پیاده رو،

وزن اسیری ام را بکشم.

 

برای همه پاییز با مهر شروع می شه!

اما پاییز زندگی من،

جایی شروع شد که مهر تو تموم شد...

 

شهید شوشتری:

دیروز از هر چه بود گذشتیم

امروز از هر چه بودیم!!!

آنجا پشت خاکریزبودیم‌ و اینجا در پناه میز!!!

دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم تا ناممان گم نشود!!!

جبهه بوی ایمان می داد و اینجا ایمانمان بو می دهد.

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم،بصیرمان کن

تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم...

التماس دعا

 

بیچاره چوب کبریت کوچک...

آتش از سرش شروع شد

ولی بر جانش افتاد...

فکرت را مراقب باش...

 

چه خوشبخت است خفاش

که بر سقف زندگی می کند!

به گمانم این دنیا وارونه زیباتر است...

 

رسم رفاقت اینه که با رفیق پیر شی

نه اینکه وسط راه

از رفیق سیر شی...

 

کوچه های قدیم را باریک می ساختند

تا آدم ها به هم نزدیک شوند

حتی در یک گذر...

حتی در یک نظر...

اکنون چه قدر آواره ایم در این همه اتوبان سرد.

 

روز های برفی طولانی ترند،

برای کودکی که سوراخ کفشش

به زمستان می نگرد.

 

رحمت خداوند

 ممکن است تاخیر داشته باشد

اما حتمی است.

 

هیچگاه جرم ما فقیران ثابت نمی شود

چون اثر انگشتمان را کارگری ساییده است.

 

عاشق ترین مرد آدم بود

که بهشت را به لبخند حوا فروخت...

 

معلم می دانست فاصله ها چه به روزمان می آورند

که به خط فاصله می گفت:

((تیره خط))


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:, | 10:17 | نویسنده : shiva |

دانلود آهنگ جدید علیشمس و ملانی بنام بارون بارید.

دانلود آهنگ جدید و بسیار شنیدنی از علیشمس و ملانی بنام بارون بارید.

دانلود با لینک مستقیم


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 28 اسفند 1392برچسب:, | 23:34 | نویسنده : shiva |

مرا که هیچ مقصدی به نامم...

و هیچ چشمی در انتظارم نیست

ببخشید

که با بودنم ترافیک کرده ام ...

 

چه افکار غریبی داشت کرم ابریشم،

تمام عمر قفس می ساخت

ولی فکر پریدن داشت!

 

دیگر تمام شد

آرزوهایم را گذاشتم در کوزه

با آبش قرص های اعصابم را می خورم...!

 

عشق های امروزی

بی نام قابل انتقال به غیر

و معاف از احساس می باشند.

 

خاطره ها را رشوه می دهم

به روزهایم

تا از بی تو بودن

صدایشان در نیاید!

 

عکس های قشنگت،دلیل بر زیبایی تو نیست

ساخت دست عکاس است

درونت را زیبا کن که مدیون هیچ عکاسی نباشی.

 

اگر وجود خار در گل

مایه اندوه ماست

وجود گل در کنار خار باید

مایه ی شادی ما باشد...

 

مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان بردند

و پانزده سال در آنجا هر روز یک قرص

نان کامل مجانی خوردم.

 

می خواستم جهان را...

به قواره ی رویا هایم در آورم...

رویاهایم...

به قواره ی دنیا در آمد...

 

تو مار پله زندگی

مهره نباش که هر چی گفتن

بگی باشه

تاس باش که هر چی گفتی

بگن باشه

 

هیچ ورزشی برای((قلب))مفیدتر از خم شدن

و گرفتن دست((افتادگان))نیست.

 

به صدایت که معتاد شدم رفتی...

حالا هر روز خاطره تزریق می کنم...

 

مهربانی ات آنقدر زیباست

که هرسنجاقکی

بدون ترس در کف دستانت

آب خواهد خورد!

 

محبت هایت را شمردم!

درست بود اما این عشقت

را بگیر،گوشه ندارد...

 

تورم یعنی چه؟؟؟

تورم یعنی پارسال این موقع

چقدر پیش تو ارزش داشتم!!!


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 28 اسفند 1392برچسب:, | 23:20 | نویسنده : shiva |

مثل عصا باش!

هزاران بار زمین بخور اما اجازه نده

اونی که بهت تکیه کرده

حتی یه بارم زمین بخوره...

 

زیباترین سلام ها از عمق جانم،

به زیباترین آفریده خدا

که به رسم جاده ها از او دورم،

ولی به رسم دل،

با او هیچ فاصله ای ندارم...

 

می ترسم اگر یک شب هم رازی

شدی که به خوابم بیایی

من به یادت بیدار نشسته باشم...

 

انسان ها عموما دو دسته اند:

تو و بقیه...

 

مقصد...

مال شهر قصه بچه هاست...

دنیای آدم بزرگ ها فقط جاده داره...

 

هیچ خاری در سایه گل،

احساس خاری نمی کند

تقدیم به گلهای روزگار.

 

چه دوستی پاکی دارند کفش ها هر کدام

که گم شود آن یکی آوراره می شود...

 

تو و جاده ها

دست در دست هم داده اید

تا...

بی انتها بماند

طول دلتنگی های من...

 

دلم را به روی آدم و عالم بسته ام

مگر دلبستگی همین نیست؟

 

چه ساده بودم آن هنگام که می پنداشتم

ترکیدن بادکنک آبی ام ناگوارترین

حادثه عالم است...

 

جا گذاشته ام دلی

هر که یافت

مژدگانی اش تمام((زندگی ام))

 

سالها است که این ترازوی دو کفه،

تعادل ندارد...

دست خالی و دل پر!

 

امتحان عاشقی در کربلا آغاز شد

کودکی شش ماهه بین کودکان ممتاز شد

بین هفتادو دو گل یک غنچه ی نشکفته بود

آن هم آخر روی دست باغبانش باز شد.

 

یاد آور لحظه های دردندعمو

شب های اسیری ام چه سردند عمو

دیشب سر نی فقط سرت را دیدم

آغوش تو را چه کار کردند عمو؟


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 28 اسفند 1392برچسب:, | 22:42 | نویسنده : shiva |

 واحد اندازه گیری فاصله((متر))نیست.

((اشتیاق))است...

مشتاقش که باشی،

حتی یک قدم هم فاصله ای دور است!

 

کارگر خسته ای،سکه ای از جیب

کهنه اش درآورد تا صدقه دهد

ناگهان جمله ای روی صندوق دید و منصرف شد...

((صدقه،عمر را زیاد می کند))

 

بیا تا در بالاترین فرصت شبانه

از هزار رنگی پاییز

به یکرنگی زمستان برسیم.

 

آخر پاییز شد،همه دم می زنند از شمردن جوجه ها!!

بیا بشماریم تعداد دل هایی را که به دست آوردیم...

بیا بشماریم تعداد لبخند هایی را که به لب دوستانمان نشاندیم...

بیا بشماریم تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختیم...

فصل زردی بود،تو چقدر سبز بودی؟

جوجه ها را بعدا با هم می شماریم...

 

رشته محبت را باید به ضریح دلی بست

که خیال کوچ کردن نداشته باشد...

 

قصه عشقت را به بیگانگان نگو

چرا که این کلاغ های غریبه

بر کلاه حصیری مترسک

نیز آشیانه می سازند...

 

زندگی شبیه شعریست،

قافیه هاش با من

تو فقط همیشه ردیف باش!

 

گفتی قیدت را بزنم اما

ندانستی که دوست

داشتن من از اول هم،

بی قید و شرط بود...

 

مرگ باید سفر زیبایی باشد

چون هر که به این سفر رفته

هنوز بازنگشته است.

 

برف پاک کن خاطرات،

بیهوده تلاش می کند...

یاد تو این سوی شیشه است...!

 

بزرگترین روانشناسان دنیایند

دو چشمت!!

این قدر که

امیدوارم می کنند به زندگی...

 

دل درد گرفته ام از بس فنجان قهوه

را سر کشیدم و تو...

ته هیچ کدام نبودی...

 

گاهی لحظه های سکوت

پر هیاهو ترین دقایق زندگی هستند

مملو از آنچه می خواهیم

بگوییم ولی نمی توانیم بگوییم...

 

خدایا...

نرسان((زمانی))را که برای زندگی،

همه چیز داشته باشیم غیر از((زمان))


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 28 اسفند 1392برچسب:, | 22:33 | نویسنده : shiva |

 هیچ وقت تصور نکنید که

چند نفر آدم دلسوز نمی توانند

دنیا را تغییر دهند،چون در

حقیقت همین ها دنیا را تغییر دادند...

 

اشکاتو پاک کن همسفر،

گاهی باید بازی رو باخت

اما اینو یادت باشه،

که می شه زندگی رو دوباره ساخت...!

 

حتی تاریک ترین شب نیز

پایان خواهد یافت و

خورشید خواهد درخشید،

روز های خوب خواهند آمد.

 

چشمان من سنگ فرش آن عزیزی است

که گاه گاهی از قلب کوچک من یاد می کند...

 

من آدم خوش بینی هستم،

فکر نمی کنم اگر جز این باشم

حال و روزم بهتر از این باشد.

 

هیچ وقت به رویاهای کسی نخندید،

مردمی که رویا ندارند

هیچ چیز ندارند.

 

جنگل فقط دیدنی نیست

فقط سوختنی نیست

خوردنی هم هست

من یک جنگل،چوب سادگی ام را خوردم...

 

قلمی خواهم ساخت از نی باغ بهشت

جوهر از شیشه ذات

کاغذ از صفحه دل،نور از شمع حیات

تا نویسم همه جا:

روزگارت خوش باد.

 

مهربان و بخشنده باشید،

نگذارید کسی پیش

شما بیاید ولی خرسند

و خوشحال از پیش شما نرو

 

گذشت زمان،

بر آنها که منتظر می مانند بسار کند!

بر آنها که می هراسند بسار تند!

بر آنها که زانوی غم بغل می گیرند،بسار طولانی!

بر آنها که بر سر خوشی می گذرانند بسیار کوتاه است!

اما،بر آنها که عشق می ورزند زمان را آغاز و پایانی نیست.

شکسپیر

 

بیا به سالی که جدید و تازست خوشامد بگیم،

بیا تک تک لحظه هاشو گرامی بداریم،

بیا این سال نوی پر برکت رو جشن بگیریم

سال نو میلادی مبارک

 

دل هایم برایت تنگ شده اند...

آخر تو که نمی دانی،برای

فراموش کردنت دو دل شده ام!

 

به امید چتر فردایت خیس بارانم

از طلوع عشق تا غروب سرنوشت

دوستت دارم.


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 28 اسفند 1392برچسب:, | 21:55 | نویسنده : shiva |

زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست

شاید آن خنده که امروز دریغش کردم

آخرین فرصت خندیدن ماست،

زندگی همهمه مبهمی از خاطره هاست

هر کجا خندیدیم زندگی هم آنجاست...

زندگی شوق رسیدن به خداست

خنده کن بی پروا

خنده هایت زیباست.

 

وقتی به علاوه خدا شوم

منهای همه چیز می توانم زندگی کنم...

 

گاهی اونقدر تو کارام دس دس می کنم

که یهو

اطرافیانم شروع می کنن به رقصیدن!!!

 

خداوندا...دوستی دارم.

آینه تمام نمای عشق

رسمش معرفت...

کردارش جلای روح و یادش

صفای دلارای من است...

دلش را پر کن از آنچه که در مرام خدایی توست...  آمین

 

دوست داشتن یا عشق؟؟

دوست دارمت با عشق...

 

همیشه با کسی درد دل کن

که دو چیز داشته باشد

یکی درد

یکی دل

غیر از این باشه بهت می خنده.

 

از صدای گذر آب،چنان می فهمیم

تند تر از آب روان،عمر گران می گذرد

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست.

آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست،

لحظه هایت بی غم...

 

حالم را پرسیدند:گفتم رو براهم.

اما افسوس کسی نفهمید که رو به کدامین راهم.

 

از پنجره روزگار به درخت عمر که می نگریم

خوش تر از یاد تو ثمری بر آن نیست.

یادت خوش،جانت سلامت

 

از درختان جنگل پرسیدند.

شما با این عظمت چرا از تکه آهنی

به نام تبر می رنجید؟

آنها گفتند:رنجش ما از تبر نیست

از دسته ی آن است که از جنس

خود ماست.

 

کبریت های سوخته هم،

روزی درخت های شادابی بودند،

مثل ما،

که روزگاری می خندیدیم

قبل از اینکه عشق روشنمان کند.

 

دستانم لایق شکوفه های اجابت نیست

اما هر دو دستم را به دعا برمی دارم

تا هر کجا که خوشی هست و خدا

تو آنجا باشی.

 

اگر روزی...

محبت کردی بی منت!

لذت بردی بی گناه!

بخشیدی بدون شرط!

بدان آن روز واقعا زندگی کردی!

 

خدایا دلی آفتابی بده

که از باغ گلها حمایت کنیم.

رعایت کن عاشقی را که گفت:

بیا عاشقی را رعایت کنیم.

 

نمی گویم دوستت می دارم

عشق به تو اعتراف سنگینی است.

در روزگار عدم قطعیت می نویسم دوستت می دارم

و قایمش می کنم تو به درد زندگی نمی خوری

تو را باید نوشت و گذاشت وسط همان شعر ها

و قصه هایی که ازشان آمده ای.


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 28 اسفند 1392برچسب:, | 16:2 | نویسنده : shiva |

برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطلب مراجعه کنید.

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:, | 21:15 | نویسنده : shiva |

به من عشق تعارف نکنید.قبلا صرف شد.

قلیانم را بدهیدتا خاطراتم را دود کنم.

برای تمام رنج هایی که میبری،

صبر کن،

صبر،اوج احترام به حکمت خداست...

تنهایی

ریشه تمام گناهان و دردهاست!!

چوپان را تنهایی دروغگو کرد...

دلم برای یک اتفاق تازه لک زده

اما انگار کسی جایی دست اتفاق را گرفته است که نیفتد...

گفته بودی میهمانی...

انگار صدایت قطع و وصل شده بود

ولی گفته بودی میهمانی...

آدم ها...

باهم و بی هم ها...

زوج و فرد...

ومنی که انگار با پلاک تنهایی  

هیچ راهی به محدوده زوج و فرد ندارم....

آب نریختم که برگردی!

آب ریختم که پاک بشه...

هر چی رد پای توئه...

از زندگیم...

قندیل...

تندیس قطره هایست

که تسلیم جاذبه نشدند...

تسلیم رنج های زندگی نشو!

ته نشین شده ام...

لابلای خاطرات تو!

ساعت شنی نیستم...

که برگردانی ام دوباره شروع شوم!

من ته که بکشم...

فقط درد می کشم!!!

فهمیده ام!

محبت مثل یک یکه می مونه

که اگه بیفته تو قلک قلب

دیگه نمیشه راحت درش آورد

اگر هم بخوای درش بیاری

باید اونو بشکنی...

قدیم همه چیزمان بوی ماندن می داد.

آن روز ها حتی بیسکویت ها مادر بودند،

ولی حالا های بای

          Hi Bye

فلسفه الاکلنگ

اثبات بزرگی کسی است

که فرو می نشیند تا دیگری پرواز را تجربه کند.

من ایستاده ام اینجا بر بلندای ذهنم،

و تمام اندیشه ام پر شده از تو،

از خدا می خواهم هر گاه دلت

کویر تنهایی و غم شد،

مرا چون قطره های باران بر دلت جاری سازد

تا مگر آنگاه با سرسبزی تو من هم آرام گیرم!

 


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:, | 14:53 | نویسنده : shiva |


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:, | 13:42 | نویسنده : shiva |

طولاني ترين جاده ي دنيا جاده معرفته و كمتر كسي قادر به پيمودن آن تا به آخر است

آهاي شما كه آخر اين جاده اي!!سلام

####&&&&####&&&##&&&##&&&##&&&&##&&###&&&###&&&###&&&####&&##&&

با مداد كودكي مي نويسم دوستت دارم.چون كودكي هيچ وقت دروغ نمي گويد!!!

####&&&&###&&&&###&&&###&&&###&&&###&&&###&&&###&&&###&&&###&&&

حس قشنگي است ّ....بودن انسان هايي كه به يك چشم بر هم زدن دلت را پر از حس زيبايي به پرواز در آمدن مي كند...

###&&&&&####&&&###&&&####&&&###&&&&#######&&&&&&&&######&&&&&&&&

گاهي ارزش واقعي يك لحظه را، تا زماني كه به يك خاطره تبديل شود، نمي فهميم...

&&&&&&#####&&&&#####&&&&#####&&&&####&&&&&####&&&&###&&####&&&##

هر وقت گريه مي كنم سبك مي شوم، عجب وزني دار د چند قطره اشك..!

####&&&&&&####&&&&####&&&###&&###&&&###&&&###&&###&&&&&###&#&#&#

 


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 26 اسفند 1392برچسب:, | 15:30 | نویسنده : shiva |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.